- نویسنده : موسسه فرهنگی امید
- مدت زمان مطالعه : 2 دقیقه
آموزش کودکان همواره از دغدغههای والدین است که سن مناسب برای آن در کشورهای مختلف متفاوت است اما کارشناسان معتقدند اگر این آموزشها زود هنگام و بر مبنای اصول علمی درست نباشد، میتواند آسیبهای برای کودک به همراه داشته باشد.
لحظه شیرین شنیدن نخستین کلمه از زبان کودک برای پدر و مادر همواره به یادماندنی است، اما به مرور سطح انتظارات از کودک بیشتر و بیشتر میشود. به موازات سرعت افزایش توقع والدین از فرزندشان در عصر رایانه و دوران اوج فناوری، انبوه بیشماری از انواع کتابها و وسایل کمکآموزشی تولید میشود که بعضاً پدر و مادرها بیاطلاع از سن مناسب و دقیق آموزش آنها به کودک در مسیر این موج قرار میگیرند و با شتاب و عجله کودکان خود را در معرض آموزشهای متعدد پیش از دبستان قرار میدهند.
روش و شیوههایی از آموزش که این روزها به بخشی از آگهیهای تلویزیونی نیز تبدیل شده و توقع داشتن کودک نابغه را در والدین ایجاد میکند. موسسه فرهنگی امید در گفتوگوهایی «تأثیر آموزشهای زودهنگام بر کودکان پیش از دبستان» را مورد بررسی قرار داده است.
اثربخشی آموزشها متناسب با رشد کودک
هانیه هاشمیان، مربی مونتهسوری (رفتارشناسی اطفال) در گفتگو با کارشناس موسسه فرهنگی امید اخباراتی (Omid Akhbarati Institute) اظهار کرد: «در بسیاری از کشورهای پیشرفته دنیا، کودکان در مهدکودک با الفبا آشنا میشوند و شش سالگی تمام کودکان آشنایی کامل به حروف دارند.»
وی بر اثربخشی آموزشهای پیش از دبستان متناسب با رشد کودک تأکید کرد و افزود: «در صورت تناسب با سطح رشد کودک، آموزشها هر چه زودتر انجام شود بهتر است؛ چراکه بچهها تشنه یادگیری هستند و اگر در سنی که علاقهمند به مسأله خاصی هستند، تحت آموزش آن قرار گیرند، کیفیت یادگیری و رشد آنها بهتر میشود و به انسانهای کاملتری تبدیل خواهند شد.»
هاشمیان عنوان کرد: «اگر آموزشها اصولی و طبق نمودارهای رشد باشد، بسیار مفید است؛ به همین جهت تمام تلاش روانشناسان در حوزه آموزش کودکان بر این است که جنبههای مختلف شخصیتی کودک را رشد دهند.»
چالش اجبار کودک به حضور در کلاسهای متفاوت و متنوع
این مربی آموزش کودک با روش مونتهسوری اجبار کودک به کلاسهای متفاوت و متنوع را مسألهآفرین خواند و افزود: «اگر کودک را از این کلاس به آن کلاس و این آموزش به آموزش دیگر اجبار کنیم و اصولی در این زمینه رعایت نشود، نتیجه این جنس از آموزشهای زود هنگام فشاری مضاعف بر کودک خواهد بود.»
وی در تشریح روش آموزش کودک با متد مونتهسوری گفت: «این روش نهتنها دید کودک را نسبت به جهان اطرافاش وسعت میدهد، بلکه او را برای خدمتگزاری به همنوعان خود آماده میکند.»
هاشمیان، پرورش استعدادهای نهفته کودک را دلیل رجحان روش مونتهسوری خواند و افزود: «در این روش کودک رفتارهای اجتماعی از جمله نظم، عشقورزی، دوستیابی، حس همکاری، همدردی و آداب را میآموزد و رشد شخصی او از جمله قوای حسی، ادراک، تفکر، استدلال، حل مسأله، حس استقلال، اعتمادبهنفس، دقت و توجه، تقویت عضلات ظریف و درشت اندام حسی تکامل مییابد.»
وی آموزش عملی فعالیتهای زندگی را یکی دیگر از فواید روشهای مونتهسوری خواند و عنوان کرد: «در این بخش کودک با تمرینات روزانه زندگی شامل فعالیتهای گوناگون برای مراقبت از خود و محیط و تقویت مهارتهای حرکتی روبهرو میشود و به مرور احساس استقلال و اعتمادبهنفس او افزایش مییابد.»
هاشمیان در تبیین انجام فعالیتهای حسی در این روش گفت: «در این بخش حواس مختلف کودک فعال میشود؛ به طوری که تفاوت رنگ، بافت، وزن، دما، بو، مزه، صدا و غیره را تمیز میدهد و اشیا پیرامون خود را بهتر میشناسد و افکار خود را سازماندهی میکند.»
این مربی کودکان آموزش زبان انگلیسی، ریاضیات و مفاهیم فرهنگی را از دیگر بخشهای مونتهسوری خواند و افزود: «کودک با استفاده از آموزشهای این روش از جمله اعداد و حروف انگلیسی و نیز صحبتهای مربی مسلط به زبان انگلیسی به تدریج خواندن و نوشتن زبان انگلیسی را به طور غیرمستقیم میآموزد.»
هاشمیان ادامه داد: «در این بخش با بهکارگیری ابزارهای عینی و مفاهیم جمع، تفریق، ضرب و تقسیم را تا چهار رقم فرا میگیرد و به این شکل زیربنایی محکم از ریاضیات در ذهن کودک شکل میگیرد و در بخش آموزش مفاهیم فرهنگی علوم مختلفی از جمله جغرافیا، گیاهشناسی، جانورشناسی و هنر آشنا میشود و میتواند علایق خود را در هر بخش بازشناسد.»
آموزش کودک به شرط رشد
مهدی لشگری- یک روانشناس بالینی و استاد دانشگاه- در پاسخ به اینکه «آیا آموزش زودهنگام به کودکان قبل از شروع دبستان با اختلال یادگیری در آینده رابطه معناداری دارد؟، گفت: «تاکنون مطالعه علمی این رابطه را بررسی نکرده است. به نظر نمیرسد شروع زودهنگام آموزش رسمی منجر به اختلالات یادگیری شوند، اما این آموزشها میتواند منجر به شناسایی زودتر این اختلالات شوند.»
وی سن آموزش خواندن و نوشتن خصوصاً آموزش الفبا به کودکان در نقاط مختلف دنیا متفاوت خواند و افزود: «مثلاً در انگلیس از پنج سالگی و در آمریکا از شش سالگی آموزش مدرسه آغاز میشود؛ بنابراین هر کشوری بر اساس سیستم آموزشی مدون خود نسبت به این مهم اقدام میکند.»
این دکترای مشاوره بالینی در بیان تأثیر استفاده از نرمافزارها یا دستگاههایآموزشی زبان بر کودکان افزود: «استفاده از نرمافزارها و وسایل کمکآموزشی در صورت دارا بودن استاندارهای آموزشی میتوانند در تسهیل آموزش به کودکان مؤثر باشند.»
لشگری در پاسخ به تعریف آموزشهای نامناسب و مضر زودهنگام به کودکان عنوان کرد: «اصولاً هر نوع آموزشی که محدودیتهای سنی و فردی کودک را در نظر نگیرد، میتواند به کودک آسیب رساند.»
وی ادامه داد: «سالهای نخست یادگیری در مدرسه برای کودکان با مقداری اضطراب همراه است که اصطلاحاً اضطراب جدایی نامیده میشود. این اضطراب بر کارکرد ذهن و حافظه کودک تأثیر منفی میگذارد. حال اگر کودک در یادگیری برخی مسائل آموزشی ناتوانی و یا کمتوانی داشته باشد، این اضطراب آن را تشدید میکند؛ در نتیجه ممکن است کودک آسیب جدی شناختی و هیجانی ببیند که تا سالهای سال با او همراه باشد و چه بسا در برخی موارد منجر به ترک تحصیل نیز شود.»
این روانشناس بالینی در پاسخ به شیوههای مثبت و درست آموزش قبل از مدرسه گفت: «یکی از روشهای آموزش که برای کودکان بسیار مطلوب و مفید است، آموزشهای شاد همراه با بازی و تفریح است. در قالب این آموزشها میتوان علاوه بر یاد دادن مسائل متناسب با شرایط رشد مانند اعتماد، خوداتکایی، شایستگی، استقلال و سختکوشی، استعدادهای ذاتی کودک را نیز در زمینههای مختلف ورزشی، هنری و شغلی شناسایی و پرورش داد.»
وی یادآور شد: «نتایج تحقیقات نشان میدهد کودکان راحتتر از بزرگسالان قادر به یادگیری زبان غیرمادری خود هستند. این سن برای آموزش زبان دوم به کودکان البته با استفاده از اساتید مجرب و منابع استاندارد بسیار مناسب است.»
این مشاور بالینی در بیان نقش نظام حاکمیتی و آموزشی کشور در جهت کاهش اثرات تخریبی آموزشهای پیش از دبستان تصریح کرد: «بیشک مهمترین نقش نظام حاکمیتی سیاستگذاری واقعبینانه و مبتنی بر دستاوردهای علمی و نیز الگوبرداری از برنامههای کشورهای موفق جهان در زمینه آموزش و پرورش است.»
وی ادامه داد: «اصولاً آموزشی میتواند برای آینده یک کشور کارآمد باشد که منجر به شناسایی و رشد و پرورش استعدادها شود. مبنای آموزشها باید علاوه بر ارتقاء دانایی بر افزایش مهارتهای فنی و اجتماعی افراد باشد.»
لشگری در گفتگو با کارشناس موسسه فرهنگی امید اخباراتی فرداد (Omid Akhbarati Institute) خاطرنشان کرد: «محتوای کتب آموزشی باید کودک و نوجوان را گامبهگام به احساس خودکفایی، استقلال و شکل دادن هویت منسجم و مستقل نزدیک کند؛ بنابراین طراحی سیاستهای درست آموزشی و سپس نظارت بر اجرای صحیح آنها از طریق مهدکودکها و مدارس از وظایف نظام کلان آموزشی است.
کلیه حقوق مادی و معنوی این مطلب متعلق به موسسه فرهنگی امید اخباراتی فرداد (Omid Akhbarati Institute) است و استفاده از آن با ذکر منبع بلامانع است.